آرسام جوووونم؛آرسام جوووونم؛، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 15 روز سن داره

پسر اردیبهشتی ما

آرسام پنج ماهه ی ... شیرین

سلام مامانی سلام عزیزم امروز .: آرسام جووووووونم؛؛؛ تا این لحظه ، 5 ماه سن دارد :.  5 ماهگیت مبارکت باشه عزیزم دوستت دارم هر سه تایی دوستت داریم عزیزم گل خوشگل من؛ امروز با آبجی آتریسا رفتیم پارک، آخه تو خونه حوصله ش سر میره شما هم تو ماشین خوابت برد و تا آخر هم تو کالسکه خواب بودی البته من تکونت میدم؛ آخه اگه کالسکه ت تکون تکون نخوره،زودی بیدار میشی عشقم عسل خونه ی ما از دیشب یاد گرفتی و میگی د... د... عزیزم خیلی قشنگ میگی دوست دارم هامت کنم، وقتی اینجوری میگی د... د... حرفهای دیگه هم میزنی ولی به زبون خودت، عشقم امروز صبح، قبل از رفتن به پارک ...
26 مهر 1395

دیروز و امروز شما

آرسام م  عزیزم دیروز حمام رفتی؛ موهای خوشگلت یه کوچولو دراومده نانازم   بعد از حمام؛ شما فدات شم؛ دستات اینجوری میشه یعنی یکی بغلم کنه با این شلوار بیرونیت؛ توپولی شدی بخوریمیت عزیزم امروز صبح شماست نانازم تازه از خواب بیدار شدی اینو دهن میکنی خوشت میاد آرسام شیرین من دوستت دارم آتریسا جون گفت بریم ماشین بازی فقط به خاطر شما میگفت؛ آخه همش داشت با کنترل رانندگی میکرد، شما هم ذوق میکردی فدا خنده ت بشه مامی امروز خیلی بهتر نگه میداشتی خودت رو عشقم کم کم می خوای خودت بشینی نفس ...
24 مهر 1395

ماه پنج، آرسام، عشق قشنگم

سلام نفس مامانی سلام آرسام م خوبی گل قشنگم؛؛؛ این روزها خیلی خوب نیستی نانازم، دندون های خوشگلت خیلی اذیت میکنه؛ 10 روزی هست که همش تو خواب پا میشی و گریه میکنی کلا بدخواب شدی، وقتی بیدار هم هستی همش با لثه هات درگیری نانازم همه چی رو میخوای گاز بگیری، بعضی وقتها بی قراری میکنی عشق کوچولوی من امیدوارم زودی دندون هات درآد تا راحت شی بوس من آتریسا جون یزرگتر از شما بود 9 ماهگی در اومد، ولی شما با این علایم باید زودتر صاحب دندون بشی عزیزم گل قشنگم یاد گرفتی  دست هات رو بیاری بالا؛ یعنی بغلم کنین به همه طرف غلت می زنی و می چرخی شیطونکم، با کمک می تونی بایستی نانازم خب بریم سراغ عکس های م...
24 مهر 1395

آرسام جونم، کچل شدی........

سلام آرسام م سلام کچلم خوبی مامانی، عشق کوچولوی من چند وقتی هست که می خواستیم موهای خوشگلت رو کوتاه کنیم تا مرتب بشه؛ آخه بعضی جاهاش ریخته بود و کوتاه تر از جاهای دیگه بودن؛ دوشنبه شما رو بردم آتلیه تا عکس های دوره ای 4 ماهگی شما رو خاله بگیره، دیروز از بابایی پرسیدم؛ چیکار کنیم ؟؟؟ موهای آرسام جونم و کی کچل کنیم بابایی گفتش که یه روز ی از همین روزها باید این کار رو انجام بدیم. منم کلی فکر کردم و وقتی بابایی رفت مغازه؛ شما هم بیدار شدی، دست به کار شدم؛ یه ساعتی مشغول بودم، البته با کمک آبجی خوشگله ی شما؛ اگه آتریسا جون حواس شما رو پرت نمی کرد نمی تونستم زنگ زدم به بابا و گفتم برو تو تلگرام و عکسی که می فرستم و ببین ...
8 مهر 1395

آرسام م واسه اولین بار چرخیدی؛ عشق من

سلام بوس من سلام عزیزم آرسام م دیروز صبح گذاشته بودمت داخل تشک بازیت تا غذا رو آماده کنم یه لحظه نگاه کردم ببینم چیکار میکنی؛ دیدم داری غلت میزنی تا بچرخی و بیای رو دستای خوشگلت موفق شدی و واسه اولین بار اومدی رو دستای نانازت، عزیزم بعد ازظهر هم دوباره تکرار کردی گلم  فدات بشم عزیزم عشق خوشگلم بریم سراغ عکسای خوشگلت دور اونجوری نگاه کردنت، بگردم شیطون من، جدیدا همش میگی بشینم ببین... رو پاهای منی، میگی بذار بشینم فدا خنده ت بشه مامانی همین الان از حمام اومدی بیرون نانازم خ...
5 مهر 1395
1